مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت پنجاه و پنجم
زمان ارسال : ۱۲۵ روز پیش
مرتضی حرکت دو انگشتش را یک بار دیگر به نشانهی تاکیید تکرار کرد و پشت به او به راه افتاد. فرهاد دست به کمر کمی با تاسف نگاهش کرد. یک قدم به عقب برداشت و بعد تنش را چرخاند تا به اتاق پدرش برگردد. عطا یک دستش را زیر پیشانیاش گرفته و دیگری را روی میز مشت کرده بود. با شنیدن صدای در که بسته میشد متوجهی برگشتن پسرش شد. نفس خستهای کشید و گفت:
- فرهاد... فرهاد... فرهاد... خدا یه بچه عین خودت بذا
اطلاعیه ها :
❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارتهای این رمان دوباره به حالت ویآیپی بر میگردن.
با احترام
نویسندهی رمان
🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان
سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚
امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚
🔥🔥🔥خبر خوش🔥🔥🔥🔥
دوستان رمان مهمیزهای سیاه تا پارت ۱۱ رایگان شده چون قراره یه مسابقهای ترتیب بدیم با یک سری از دوستانِ نویسنده و چون پارتهای چند هفتهتون رایگان شده تا یه مدت پارتی رایگان نمیشه
🎁🎁🎁🎁مسابقه جایزه دار🎁🎁🎁🎁
یک فرصت استثنایی برای عضویت رایگان در رمانهای ویآیپی اپلیکیشن دنیای رمان 😍
این یک مسابقهی هماهنگ شده بین چند تن از نویسندگان اپلیکیشن دنیای رمانه😍💚
این مسابقه قراره برای هر رمان 3 نفر برنده داشته باشه و اشتراک رایگان هدیه بده!
رمانهای حاضر در مسابقه که میتونید شرکت کنید👇
1️⃣ رمان «مهمیزهای سیاه» به قلم آزاده دریکوندی
در ژانر: مافیایی، اکشن، عاشقانه
2️⃣ رمان «زندگی را نمیبازم» به قلم صدیقه سادات محمدی
در ژانر: عاشقانه، اجتماعی معمایی
3️⃣ رمان «ققنوس در بند» به قلم محدثه کمالی
در ژانر: عاشقانه، اجتماعی، روانشناسی
4️⃣ رمان «قرار ما پشت شالیزار» به قلم فرناز نخعی
در ژانر: عاشقانه، هیجانی، معمایی، تاریخی
5️⃣ رمان «میراث هلیوس» به قلم نگار بنی هاشمی
در ژانر: عاشقانه، معمایی، فانتزی
6️⃣ رمان «پیلهی پروانه» به قلم فرگل حسینی
در ژانر: عاشقانه، معمایی، مافیایی
حالا شرکت در مسابقه به چه صورته؟
برای رمانی که دوست دارید برندهی اون باشید... کامنت بذارید! پارتهای رایگان رمان رو مطالعه کنید و کامنت بذارید...
برندگان از بین کسانی انتخاب خواهند شد که بیشترین کامنت رو برای اون رمان گذاشته باشن!
قوانین:
کامنتی که میذارید حتما و حتما در مورد متن اون پارت باشه.
نظرات یک کلمهای ( عالی / تا اینجا که خوبه / و...) و استیکر تنها نفرستید که شمارش نمیشه. نظر شما باید درمورد کاراکترها و اتفاقات اون پارت باشه.
به هیچ عنوان صرفا به خاطر اینکه کامنت هاتون زیاد بشه، کامنت غیر مربوط ندید.
فرصت شرکت در این مسابقه:
از ۲۵ شهریور ماه تا ۴ مهرماه خواهد بود و به برندگان کد عضویت رایگان رمان مربوطه تعلق میگیره🎁
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اینجا رو که داشت با عطا شوخی میکرد ولی شوخی هم نکنه همینه!!😂😂 فرهاد فنها اینا رو نمیبینن😅
۲ ماه پیشاموزگار
00آفرین به این جرات
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍
۳ ماه پیشمنیر
00😍🌺
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚😍
۴ ماه پیشایلما
00واقعا از رابطه ی پدر و پسری عطا وفرهاد خوشم میادخیلی باحالن😎😂عطا حق داره ک مرتضی رو نخواد اونجاکارکنه واقعا وراج ☹️فریال دیگه قیدهمه چی و زده ک با معین اومده عطارو ببینه افرین شجاعت 😂😂
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خیلی رابطهی قشنگی دارن🥺 هرچند عطا با تندی باهاش برخورد میکنه ولی عمق رابطهشون قشنگه😍 مرتضی رو هیچکس گردن نمیگیره ان شاالله خانوم کمالی مسئولیتش رو به عهده بگیره... بهش امید دارم😩
۴ ماه پیشآمینا
00مرسی که با این حالت برامون اطلاعیه نوشتی.۱.بله۲.حتما چون کت شلوار پوشیده۳.فکر نکنم بذاره معین حرفی بزنه😅۴.خیر۵.فریال رنگ به رنگ میشه فرهاد هم از افاضات پدر لبخند ژکوند میزنه تاپرعطا نگیره به پرش🤣
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
هاااا... به نکتهی خوبی اشاره کردی! فرهاد یکم پاچه خواری کنه بلکه عطا یادش بره حسابش رو برسونه🤭
۴ ماه پیشآمینا
00عطا رو که دیدی وقتی شروع کنه به گفتن چشاشو میبنده دهنشو باز میکنه فرهاد اخلاقشو میدونه وسطش یچیزی میگه وجواب میده ولی معین که نمی تونه بی ادبی کنه مجبوره سکوت کنه یهو نگه بهش کره خر😦😦😦استرس گرفتم🙃
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😂😂😂😂😂
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
همون دقیقهی اول صحبتش آقای امینی رو اپیلاسیون میکنه😂
۴ ماه پیشماهیلا۲۳
001 مگه میشه نباشم؟؟ از همین الان لحظه شماری میکنم برای رمان جدید
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
به به😍 مرسی 😍💚
۴ ماه پیشآمینا
00۶.با کمال میل بانو آزاده ما از شما در هر روزی از هفته پارت میپذیریم.سپاس فراوان 💖💞💃💃مبارکا باشه انشاالله که۴۰۰۰هزارتایی هم بشی خیلی زود
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مطمئنم زودی چهار هزارتایی میشیم😍💪🏼
۴ ماه پیشرویا (فن ...)
00واقعا چرا عطا با هر حرفش خودش و هم به بار فحش می بنده ؟ بابا به پسرت میگی دیگه خودت چرااا 🤣😂
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شاید چون دلش نمیاد به پسرش چیزی بگه و در اصل خودش رو فحش میده😭💚💚
۴ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00چه عدد قشنگی به به 3000😍مبارک مون باشه تبریک به من تبریک به تو تبریک به همه❤️💃🥳هورااااا منتظر رمان جدید هستم قرار کلی آدرنالین خونمون ببری بالا😍💃
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بله بله همین اتفاق میافته برای رمان جدید😍😍
۴ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00قراره خشمی که از مرتضی داره سر معین بدبخت پیاده کنه🤣نگو تو تاج سری خیلی دوست داشتم نظر بیشتر بزارم ولی چیزی به ذهنم دیگه نمی رسید به سوالات اطلاعیت احتیاج داشتم🙈😁❤️
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
سوالات اطلاعیه نباشن فکر نکنم کلا کامنت بگیرم🤣
۴ ماه پیشمهلا
00💜💜💜
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚💚
۴ ماه پیشالناز
00عزیزم ممنون که با این حالت باز پارت گذاشتی امیدوارم زودتر سر حال بشی گلم مثل همیشه قلمت پایدار لایک طلایی داری
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم☺️💚💚
۴ ماه پیشماهیلا۲۳
00انشاالله که خیلی زود حالت خوب بشه عزیزم. عاشق فحش های عطا به فرهاد بیچاره ام فقط اونجا که بهش گفت کره بز عالی بود
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم💚 عطا رو خیلی دوست دارم😭 با وجود زبون تلخش در باطن خیلی پدره
۴ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00عالی بود خیلی ممنون ❤️😍من که کلی لذت بردم مخصوصا اون تیکه ای که گفت زنبور زدتش🤣🤪😎فکر کن اینم نبور زده 🤣🤣عالی بود مرسی آزاده جونم ایشالله زودتر خوب بشی عزیزم 😍❤️
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
منم این قسمتش رو دوست داشتم😅 مرسی عزیزم💚
۴ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00آخی ایشالله زودتر خوب بشی آزاده جونم 💋😍وایییی چه صحنه زیبایی باشه که عطا این دوتا رو دست و دست ببینه 🤪و اینکه مجبوره خشمش کنترل کنه وبیتربیتی نکنه🤣🤪
۴ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرسی عزیزم💚💚 واقعا هم صحنهی زیبایی میشه🤣🤣🤣 قشنگ جومونگ طور میزنه معین رو از وسط نصف میکنه
۴ ماه پیش
نیلوفرسامانی
00فرهاد جان واقعا خجالت داره دیگه😂پسر تو زن داری بعد میخوای بری گله عطا رو پیش بقیه کنی؟😂😂